سید ابوتراب. از سادات تبریزی ساکن عباس آباد اصفهان و معاصر بیگدلی بود و در زمان نادرشاه درگذشت. (الذریعه ج 9 ص 232 از روضهالصفا) (آتشکدۀ آذر ص 371) (روز روشن ص 166) (دانشمندان آذربایجان ص 122) : زین پیش گردون در شیر من خون میکرد و اکنون در باده ام آب. (آتشکدۀ آذر ص 371)
سید ابوتراب. از سادات تبریزی ساکن عباس آباد اصفهان و معاصر بیگدلی بود و در زمان نادرشاه درگذشت. (الذریعه ج 9 ص 232 از روضهالصفا) (آتشکدۀ آذر ص 371) (روز روشن ص 166) (دانشمندان آذربایجان ص 122) : زین پیش گردون در شیر من خون میکرد و اکنون در باده ام آب. (آتشکدۀ آذر ص 371)
سیدمحمد حسینی متخلص به سحاب (متوفی سال 1222 هجری قمری)، خلف صدق سیداحمد متخلص به هاتف. تذکرۀ رشحات سحاب بنام نامی او است و قریب بیست و پنجهزار بیت دارد. فن عروض و قوافی و شعر را پیش پدر فرا گرفت. در اواسط عمر بمکۀ معظمه و مدینۀ طیبه رفته است. غزلیات او به نظر فتحعلیشاه رسید و او را مجتهد الشعرا لقب دادند، رساله ای نیز بنام ’سحاب البکا’ در مراثی و جنگهای حضرت سیدالشهداء بنظم و نثر تألیف کرده است. از جمله غزلیات اوست: دانی چه اثر داشت دعای سحر ما این بود که نگذاشت بعالم اثر ما. رجوع به مجمع الفصحا ج 2 ص 207 و فهرست سپهسالار ج 2 ص 604 شود
سیدمحمد حسینی متخلص به سحاب (متوفی سال 1222 هجری قمری)، خلف صدق سیداحمد متخلص به هاتف. تذکرۀ رشحات سحاب بنام نامی او است و قریب بیست و پنجهزار بیت دارد. فن عروض و قوافی و شعر را پیش پدر فرا گرفت. در اواسط عمر بمکۀ معظمه و مدینۀ طیبه رفته است. غزلیات او به نظر فتحعلیشاه رسید و او را مجتهد الشعرا لقب دادند، رساله ای نیز بنام ’سحاب البکا’ در مراثی و جنگهای حضرت سیدالشهداء بنظم و نثر تألیف کرده است. از جمله غزلیات اوست: دانی چه اثر داشت دعای سحر ما این بود که نگذاشت بعالم اثر ما. رجوع به مجمع الفصحا ج 2 ص 207 و فهرست سپهسالار ج 2 ص 604 شود
صاحب آتشکده آرد: میرزا جعفر طباطبایی از طرف پدر اولاد سیدالمعالی میرزا محمد رفیع نایینی و از جانب مادر از احفاد خلیفۀ سلطانی بود. او به بیشتر کمالات موصوف و به حسن اخلاق معروف است و اکثر اوقات نگارنده بشرف صحبت وی مشرف است. راهب با اینکه بهمه فنون نظم آگاه است لیکن خود بترتیب دیوان خود نپرداخته و بعد از درگذشت نیز دیوان او گردآوری نشده و آنچه نگاشته میشود از همان است که نگارنده از خود وی شنیده است. سید مزبور بپاکی ذات و نیکی صفات محبوب القلوب خاص و عام بود و الحق جا داشت. این مصراع تاریخ درگذشت او (1166 هجری قمری) را میرساند که مشتاق اصفهانی گفته است: ’راهب صد حیف کز جهان رفت’. اشعار زیر ازوست: صد لاله شکفت از گل ما داغ تو نرفت از دل ما. ### ز شمع بنانت فروغیست ناقص ز حسن بیانت حدیثی است مبهم کف عالم افروز موسی عمران دم زندگی بخش عیسی مریم. ### تغافل عاشق بیتاب را بیتاب تر سازد بفریاد آورد خاموشی یوسف زلیخا را. ### هر که او را بسر تربت ما می آرد دستۀ گل بسر خاک شهیدی برده ست. ### فراقت کاش هردم کار بر من سخت تر گیرد که تا هرکس مرا بیند دل از مهر تو برگیرد. ### خوشافراغت مرغی که آشیان دارد بگلشنی که نه گلچین نه باغبان دارد. ### آسوده خاطران چمن را چه آگهی از ناله ای که مرغ گرفتار میکند. ### تا دام بهر صید به صحرا فکنده اند بال کبوتران حرم را بریده اند. ### تو هم بر خود ببال ای گل که چون من بلبلی داری اگر لیلی بمجنون نازد و شیرین بفرهادش. ### گذارش نیفتاده بر لاله زاری که افتد بفکر دل داغداری ازین باغ دارم چو شاخ شکسته خزانی که از پی ندارد بهاری. ### دلی بستم به آن عهدی که بستی در آخر هر دو را با هم شکستی. ### راهب خم باده پیر دیری بوده ست پیمانه حریف گرم سیری بوده ست این مشت گلی که گشته خشت سرخم میخواره و عاقبت بخیری بوده ست. ### راهب بمن آن ستیزه جو یار نشد وز نالۀ من دلش خبر دار نشد آمد بسر رحم پس ازمردن من تا دیده نخفت، بخت بیدار نشد. (از آتشکدۀ آذر چ بمبئی ص 373). و رجوع به الذریعه ج 9 بخش دوم و تذکرۀ حسینی ص 136 و تذکرۀ غنی ص 55 و بهترین اشعار تألیف پژمان ص 142 و ریاض الجنه، نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه آقای سلطان القراء و تذکرهالمعاصرین ص 118 و نتایج الافکار ص 280 و راهب نایینی در همین لغت نامه شود
صاحب آتشکده آرد: میرزا جعفر طباطبایی از طرف پدر اولاد سیدالمعالی میرزا محمد رفیع نایینی و از جانب مادر از احفاد خلیفۀ سلطانی بود. او به بیشتر کمالات موصوف و به حسن اخلاق معروف است و اکثر اوقات نگارنده بشرف صحبت وی مشرف است. راهب با اینکه بهمه فنون نظم آگاه است لیکن خود بترتیب دیوان خود نپرداخته و بعد از درگذشت نیز دیوان او گردآوری نشده و آنچه نگاشته میشود از همان است که نگارنده از خود وی شنیده است. سید مزبور بپاکی ذات و نیکی صفات محبوب القلوب خاص و عام بود و الحق جا داشت. این مصراع تاریخ درگذشت او (1166 هجری قمری) را میرساند که مشتاق اصفهانی گفته است: ’راهب صد حیف کز جهان رفت’. اشعار زیر ازوست: صد لاله شکفت از گل ما داغ تو نرفت از دل ما. ### ز شمع بنانت فروغیست ناقص ز حسن بیانت حدیثی است مبهم کف عالم افروز موسی عمران دم زندگی بخش عیسی مریم. ### تغافل عاشق بیتاب را بیتاب تر سازد بفریاد آورد خاموشی یوسف زلیخا را. ### هر که او را بسر تربت ما می آرد دستۀ گل بسر خاک شهیدی برده ست. ### فراقت کاش هردم کار بر من سخت تر گیرد که تا هرکس مرا بیند دل از مهر تو برگیرد. ### خوشافراغت مرغی که آشیان دارد بگلشنی که نه گلچین نه باغبان دارد. ### آسوده خاطران چمن را چه آگهی از ناله ای که مرغ گرفتار میکند. ### تا دام بهر صید به صحرا فکنده اند بال کبوتران حرم را بریده اند. ### تو هم بر خود ببال ای گل که چون من بلبلی داری اگر لیلی بمجنون نازد و شیرین بفرهادش. ### گذارش نیفتاده بر لاله زاری که افتد بفکر دل داغداری ازین باغ دارم چو شاخ شکسته خزانی که از پی ندارد بهاری. ### دلی بستم به آن عهدی که بستی در آخر هر دو را با هم شکستی. ### راهب خم باده پیر دیری بوده ست پیمانه حریف گرم سیری بوده ست این مشت گلی که گشته خشت سرخم میخواره و عاقبت بخیری بوده ست. ### راهب بمن آن ستیزه جو یار نشد وز نالۀ من دلش خبر دار نشد آمد بسر رحم پس ازمردن من تا دیده نخفت، بخت بیدار نشد. (از آتشکدۀ آذر چ بمبئی ص 373). و رجوع به الذریعه ج 9 بخش دوم و تذکرۀ حسینی ص 136 و تذکرۀ غنی ص 55 و بهترین اشعار تألیف پژمان ص 142 و ریاض الجنه، نسخۀ خطی متعلق به کتاب خانه آقای سلطان القراء و تذکرهالمعاصرین ص 118 و نتایج الافکار ص 280 و راهب نایینی در همین لغت نامه شود
میرزا نصراﷲ. از شعرای دورۀ ناصرالدین شاه قاجار بود و از طرف حاجی میرزا آقاسی به لقب تاج الشعراء ملقب گردید و مدایحی درباره میرزا آقاسی و ناصرالدین شاه و مراثی در تعزیۀ سیدالشهداء دارد. (از مجمعالفصحاء ج 2 ص 219)
میرزا نصراﷲ. از شعرای دورۀ ناصرالدین شاه قاجار بود و از طرف حاجی میرزا آقاسی به لقب تاج الشعراء ملقب گردید و مدایحی درباره میرزا آقاسی و ناصرالدین شاه و مراثی در تعزیۀ سیدالشهداء دارد. (از مجمعالفصحاء ج 2 ص 219)
نام او ملک محمد بن نورا صحاف اصفهانی نوۀ آقاملک کدخدا. معاصر او نصرآبادی گفته است که وی از شعر نظامی پیروی میکرده سپس شعر او را آورده و وی را ستایش کرده است همچنین در گلشن (ص 168) نیز آمده است. (ذریعه 9)
نام او ملک محمد بن نورا صحاف اصفهانی نوۀ آقاملک کدخدا. معاصر او نصرآبادی گفته است که وی از شعر نظامی پیروی میکرده سپس شعر او را آورده و وی را ستایش کرده است همچنین در گلشن (ص 168) نیز آمده است. (ذریعه 9)
ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل بن محمد معروف به راغب اصفهانی، از استادان لغت و عربی و حدیث و شعر و نویسندگی و اخلاق و حکمت و کلام میباشد که امام فخر رازی در اساس التقدیس او را با غزالی برابر دانسته و یکی از ائمۀ اهل سنت شمرده است و مطلب اخیر خیلی مهم است زیرا که او بزعم برخی شیعه و معتزلی بوده است. تاریخ مرگ وی بنا بنوشتۀ فرهنگ نویسان 502 هجری قمری است ولی صاحب هدایه العارفین 500 نوشته است. راغب را مؤلفات مهمی است از آنجمله است: 1- تفسیر قرآن کریم که موفق بتکمیل آن نشده است، و بیضاوی در تفسیر خود از آن استفاده کرده است. 2- تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین. 3- الذریعه الی مکارم الشریعه، در تصوف. 4-محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء. 5- المفردات فی هزیب القرآن، شامل لغات قرآن. 6- مقدمه التفسیر. (از معجم المطبوعات). صاحب روضات الجنات مصنفات دیگری نیز برای او ذکر کرده است مانند: افانین البلاغه، تحقیق البیان فی تأویل القرآن، ایمان و کفر. (از روضات الجنات ص 249). او راست: دره التأویل فی متشابه التنزیل. (یادداشت مؤلف). از اشعار اوست: ز صد هزار محمد که در جهان آید یکی بمنزلۀ جاه مصطفی نشود و گرچه عرصۀ عالم پر از علی گردد یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود. (از روضات الجنات). و نیز رجوع به جهانگشای جوینی ص 805 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ترجمه محاسن اصفهان و صیقل الفهم و مجمل التواریخ و القصص ص 41 فهرست فیه مافیه و تاریخ ادبیات دکترصفا ج 1 ص 146 و 266 و تتمۀ صوان ج 2 ص 105 و ریحانهالادب ج 1 و هدایه العارفین ص 311 شود از مشاهیر علمای عامه. کتاب احتجاج القرآن از تألیفات اوست. وی در 399 هجری قمری درگذشت. نام و مشخصات دیگرش معلوم نشد و محتمل است که راغب نام او باشد. (از ریحانه الادب و قاموس الاعلام ترکی ج 3). چون در مآخذ دیگر دیده نشد گمان میرود که وی همان حسین بن محمد بن مفضل باشد
ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل بن محمد معروف به راغب اصفهانی، از استادان لغت و عربی و حدیث و شعر و نویسندگی و اخلاق و حکمت و کلام میباشد که امام فخر رازی در اساس التقدیس او را با غزالی برابر دانسته و یکی از ائمۀ اهل سنت شمرده است و مطلب اخیر خیلی مهم است زیرا که او بزعم برخی شیعه و معتزلی بوده است. تاریخ مرگ وی بنا بنوشتۀ فرهنگ نویسان 502 هجری قمری است ولی صاحب هدایه العارفین 500 نوشته است. راغب را مؤلفات مهمی است از آنجمله است: 1- تفسیر قرآن کریم که موفق بتکمیل آن نشده است، و بیضاوی در تفسیر خود از آن استفاده کرده است. 2- تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین. 3- الذریعه الی مکارم الشریعه، در تصوف. 4-محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء. 5- المفردات فی هزیب القرآن، شامل لغات قرآن. 6- مقدمه التفسیر. (از معجم المطبوعات). صاحب روضات الجنات مصنفات دیگری نیز برای او ذکر کرده است مانند: افانین البلاغه، تحقیق البیان فی تأویل القرآن، ایمان و کفر. (از روضات الجنات ص 249). او راست: دره التأویل فی متشابه التنزیل. (یادداشت مؤلف). از اشعار اوست: ز صد هزار محمد که در جهان آید یکی بمنزلۀ جاه مصطفی نشود و گرچه عرصۀ عالم پر از علی گردد یکی بعلم و سخاوت چو مرتضی نشود جهان اگر چه ز موسی و چوب خالی نیست یکی کلیم نگردد یکی عصا نشود. (از روضات الجنات). و نیز رجوع به جهانگشای جوینی ص 805 و الاعلام زرکلی چ 2 ج 3 و قاموس الاعلام ترکی ج 3 و ترجمه محاسن اصفهان و صیقل الفهم و مجمل التواریخ و القصص ص 41 فهرست فیه مافیه و تاریخ ادبیات دکترصفا ج 1 ص 146 و 266 و تتمۀ صوان ج 2 ص 105 و ریحانهالادب ج 1 و هدایه العارفین ص 311 شود از مشاهیر علمای عامه. کتاب احتجاج القرآن از تألیفات اوست. وی در 399 هجری قمری درگذشت. نام و مشخصات دیگرش معلوم نشد و محتمل است که راغب نام او باشد. (از ریحانه الادب و قاموس الاعلام ترکی ج 3). چون در مآخذ دیگر دیده نشد گمان میرود که وی همان حسین بن محمد بن مفضل باشد
ابوالقاسم حسین بن محمد (بن مفضل) بن محمد، معروف به راغب اصفهانی (متوفای 502هجری قمری) که سیوطی وی را مفضل بن محمد راغب اصفهانی نامیده است، از لغویان و ادیبان و محدثان بود و در اخلاق و حکمت و کلام و تفسیر نیز دست داشت. او راست: تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین (در نوادر). الذریعه الی مکارم الشریعه (در تصوف). محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء. مفردات فی غریب القرآن (لغت). مقدمهالتفسیر (تفسیر قرآن کریم). و رجوع به راغب و حسین و معجم المطبوعات و تاریخ گزیده ص 806 شود
ابوالقاسم حسین بن محمد (بن مفضل) بن محمد، معروف به راغب اصفهانی (متوفای 502هجری قمری) که سیوطی وی را مفضل بن محمد راغب اصفهانی نامیده است، از لغویان و ادیبان و محدثان بود و در اخلاق و حکمت و کلام و تفسیر نیز دست داشت. او راست: تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین (در نوادر). الذریعه الی مکارم الشریعه (در تصوف). محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء. مفردات فی غریب القرآن (لغت). مقدمهالتفسیر (تفسیر قرآن کریم). و رجوع به راغب و حسین و معجم المطبوعات و تاریخ گزیده ص 806 شود